سئو
برزگران/a>
تبلیغات
طراحی سایت
فلبوتومی
خشکشویی
تصفیه آب
اجاره تجهیزات نمایشگاهی

حےعݪےاݪصݪاه صدای اذان را

حےعݪےاݪصݪاه

صدای اذان را که می‌شنید دست از کار می‌کشید، وضـو می‌گرفت و با اخلاص
در درگاه خدایش نماز می‌خواند
یڪ روز ماموریتی داشتیم که به لشکر رفته بودیم کارهایمان که تمـام شد، سوار ماشین شدیم، صدای اذان را می‌شنیدیم که عبدالحسین گفت پیاده شوید تا نمازهایمان را اول وقت بخوانیم، یڪی از دوستان گفت تا گردان راه زیـادی نیست، در گردان نمازمان را می خوانیم، در طول مسیر عبدالحسین دائم میگفت اگر در زمان نماز اول وقت تاخیر بیفتد
در تمام کارهـا تاخیر می‌افتد، یکدفعه برای ماشین اتفاقی افتاد و به دلیل آن مشڪل توقف کردیم، عبدالحسین خنده‌ای کرد و گفت این هم عاقبتِ تاخیـر در نمــــاز

شهید عبدالحسین یوسفیان

اضافه کردن نظر

محبوب ترین

بشترین دیدگاه ها