📜 ۱۶ ذیالحجه 📜
🔰در میان صحرای بی کران و انبوه شن های روان، تک خیمه ای رُخ نمود •••
🔰باد گرم و سوزان صحرا، پردۀ خیمه را بازی داد و ام وهب، با لبانی خشکیده نالید•••
🔰به جرعه ای آب، عطش او را فرو نشاند. ام وهب نفس تازه کرد و چشم گشود و او را دید•••
+ گفت:
“یا عیسی مسیح”
••• به جرعه ای دیگر از آب، او را سیراب کرد. ام وهب، بخود آمد •••
+ گفت:
“عیسی بن مریم بر ما منت گذاشتی”
•••مشک آب را به هانیه داد و رو سوی ام وهب شد•••
– قافله سالار گفت:
“خداوند آن رسول پاک را در سالیانی دور نزد خود خواند تا در زمان مقرر از آسمان فرود آید.”
– “من، حسین بن علی، فرزند فاطمه، دختر پیامبر خاتمم. سفری پیش رو دارم، پسرت از شکار که آمد،به یاری ما بیایید”
● ۱۴ روز تا محرم ●
● ۲۲ روز تا تاسوعا ●
روایت_کاروان_عشق
روزشمار_محرم
مجتبی_فرآورده
اضافه کردن نظر