اوایل آشنایی من و محمدرضا، وقتی دم به دم همدیگر دادیم یادم میآید که به دلیل تسلط من بر حرفه عکاسی زیاد در این مورد صحبت می کردیم، محمد به این رشته علاقه داشت و میگفت به عکاسی علاقه مندم و در مقابل تو هیچ هنری ندارم، وقتی می دیدم اینطوری مودبانه حرف میزند و افتاده حال است به شوخی میگفتم چقدر مودب هستی آقاجون شهید بازی در نیار، او جواب می داد ما هنر شهادت نداریم، هر بار این این جمله را از او می شنیدم در دلم نهیبی میزدم و نگاهی به چهره محمد میکردم و در دلم میگفتم احساس میکنم تو هنرش راداری به خودش هم چند بارگفتم، جوابش این بود «من آرزوی شهادت دارم اما خداوند صلاح ما را بهتر میداند »
شهید محمدرضا دهقان
راوی دوست شهـــید
اضافه کردن نظر