سعید مربی کیوکوشینگ کاراته بو در مسابقات استانی رتبه داشت، یک بار مادرمان به او گفت سعید چند سال است که کاراته کار میکنی و مربی هستی، پس چرا پول جمع نمیکنی؟ در جواب گفت مامان همین که بچهها را از کوچه خیابان جمع کنم و به سمت ورزش بیاورم خیلی ثواب دارد، بعد از شهادتش شاگردانش به منزل پدرم میآمدند و میگفتند آقا سعید شهریه ما را جمع میکرد و برای بچههای بیبضاعت لباس میخرید، سعید دو باشگاه ورزشی داشت شاگردان زیادی هم تحت نظر داشت، از ۱۸ سالگی در مسابقات کاراته مقام آورده بود و در وصیتنامهاش نوشته بود، ورزش را برای اسلام انجام دهید روزی میرسد که به ورزشکاران احتیاج پیدا میشود
شهید سعید مسلمی
راوی خواهر شهــید
اضافه کردن نظر